مشاهده پست های بی پاسخ | مشاهده موضوعهای فعال |
تاریخ امروز شنبه 07 دسامبر, 2019 10:25 am |
همه زمانها به صورت UTC + 3:30 hours تنظیم شده. |
![]() |
صفحه 3 از 7 |
[ 32 پست ] | برو به صفحه قبلی 1, 2, 3, 4, 5, 6, 7 بعدی |
مشاهده پرینت | موضوع قبلی | موضوع بعدی |
نویسنده | پیام |
---|---|
عضو: یکشنبه 13 جولای, 2008 2:07 pm پست ها: 30 ![]() |
ژئومورفولوژي ايران
واحدهاي ژئومورفيك ايران ![]() براي انجام مطالعات ژئومورفولوژي يك منطقه، دانستن اينكه آن منطقه در كدام واحد ژئومورفولوژي ايران قرار گرفته از اساسيترين بخشهاي كار است. تقسيم بنديهاي خوبي هم درمورد اين واحدها صورت گرفته ولي درحين مطالعه و تحقيق متوجه شدم كه بهترين تقسيمبندي را آقاي دكتر علايي* انجام دادهاند. بنابراين واحدهاي بزرگ ژئومورفولوژي ايران را براساس تقسيمبندي ايشان خدمت علاقهمندان ارائه ميكنم. واحدهاي ژئومورفيك ايران ۱-واحد شمالغربي الف. واحد آذربايجان و كردستانشمالي ب. واحد كردستانشرقي ج. واحد زنجان ۲-واحد شمالي الف. واحد البرز ب. واحد تالش ۳-واحد جنوبغربي(زاگرس) الف. واحد زاگرس چين خورده ب. واحد زاگرس مرتفع ۴- واحد شمالشرقي(خراسانشمالي) الف. واحد كپهداغ- هزارمسجد ب. واحد آلاداغ- بينالود ۵-واحد شرقي الف. واحد خراسانمركزي و جنوبي ب. واحد سيستان و بلوچستان ۶-واحد جنوبشرقي(مكران) ۷. واحد ايرانمركزي الف. واحد كوههاي ايران مركزي ۱. واحد رشتهمركزي(كمربندسهند- بزمان) ۲. واحد كرمان ۳. واحد سنندج- سيرجان ۴.واحد كوههاي پراكنده حوضه دشت كوير ب.واحد دشتها و چالههاي داخلي ۱.واحد دشتهاي پراكنده ۲.واحد دشتلوت ۸. واحد جلگه كنارهاي شمال(جلگه خزر) ۹. واحد جلگههاي كنارهاي جنوب ۱.واحد جلگهي شمال خليجفارس ۲.واحد جلگهي شمال دريايعمان مشخصات فرعي واحدهاي ژئومورفولوژي ايران واحدشمالغربي عناصرمهم توپوگرافي آذربايجان: 1. رشته ارسباران 2. توده سبلان 3. رشته بزغوش 4. توده سهند 5. رشته ماكو _ بانه(ديوارهي غربي) 6. چاله اروميه واحدزنجان: 1. كوههاي بخش جنوبغربي زنجان 2. كوههاي بخش شمالشرقي زنجان واحدشمالي: 1. واحدالبرز الف. البرز غربي علم كوه، دره شاهرود(طالقان) ب. البرز مركزي دماوند ج. البرز شرقي 2. واحدتالش واحدجنوبغربي(زاگرس) 1. زاگرس مرتفع 2. زاگرس چينخورده الف. زاگرس شمالغربي(محدودهي سياسي كرمانشاه و ايلام) ب.زاگرس مياني(محدودهي سياسي لرستان و بختياري) ج. زاگرس جنوبشرقي(منطقهي فارس) د. زاگرس هرمزگان واحدشمال شرقي( خراسان شمالي) ۱. واحدكپه داغ_ هزارمسجد ۲. واحدبينالود_ آلاداغ ۳. دشت سرخس واحدشرقي ايران ۱. واحدنهبندان _ خاش الف.بخش شمالي: ناهمواريهاي خراسان مركزي ناهمواريهاي خراسان جنوبي ب.بخش جنوبي: ناهمواريهاي سيستان و بلوچستان دشت سيستان تفتان واحدجنوبشرقي(مكران) ۱. تودههاي دروني جبههداخلي ۲. ديواره درهم شكسته مياني ۳. چين خوردگيهاي منظم جبهه خارجي واحدكوههاي ايران مركزي كمربند سهندبزمان (رشته كوههاي مركزي) 1- بخش شمالغربي (از رزن تا جيرفت) 2- واحد جنوبشرقي (از جيرفت تا كوه بزمان(زنده)) واحد كرمان واحد سنندج- سيرجان (پيشكوههاي داخلي زاگرس) 1- رشته شمالي 2- رشته شمالشرقي 3- ارتفاعات حاشيه غربي واحدچالهها و دشتهاي داخلي 1. دشتهاي ساختماني الف. دشت هاي ناوديسي ب. دشتهاي متكي برتودههاي سخت(دشتهاي پلاتفرمي) ج. دشتهاي گسلي 2. دشتهاي فرسايشي دشت لوت ۱. لوت شمالي ۲. لوت جنوبي الف. دشت پايكوهي حاشيه غربي ب. كلوتهاي بخش غربي ج. هاماداي بخش مياني د. تودههاي ماسهاي بخش شرقي(ريگ لوت) ه. دشت پايكوهي حاشيه شرقي جلگهي خزر جلگههاي ساحلي جنوب(خليج فارس و درياي عمان) *ژئومورفولوژي ايران- دكتر محمود علايي طالقاني- چاپ سوم- ۱۳۸۴- انتشارات قومس منبع: وبلاگ ژئومورفولوژي ايران http://irgeog.persianblog.ir/ _________________ توانا بود هركه دانا بود |
دوشنبه 09 نوامبر, 2015 11:00 am |
![]() |
![]() |
|
عضو: یکشنبه 13 جولای, 2008 2:07 pm پست ها: 30 ![]() |
طرحي از سيماي ناهمواريهاي ايران
مقدمهی بحث ژئومورفولوژی ایران که در زیر تقدیم میشود، برگرفته از جزوهی ژئومورفولوژی ایران (منتشر شده در سال ۱۳۶۸ و قبل از آن) تألیف جناب آقای دکتر مقصود خیام (استاد بازنشستهی دانشگاه تبریز) است. زمین ایران (بهاستثنای بخشی از آذربایجان)، از جلگهها و دشتهای مرتفع و حوضههای بسته تشکیل یافته است. این دشتها و حوضهها بهوسیلهی رشتهکوههایی از سنگهای متبلور خصوصاً از سنگهای دوران دوم از همدیگر مجزا شدهاند. مجموعاً همهی این عوارض توسط دو رشته کوه از سیستم چینخوردگیهای آلپی بنام رشتهی زاگرس (در غرب و جنوب) و رشتهی البرز (در شمال) محصور شدهاند. رشته چینخوردگیهای زاگرس و البرز مجموعاً چهار پنجم سطح ایران را فرا گرفتهاند و دامنههای آنها به خارج از فلات ایران از جمله به فلات ارمنستان و دشتهای ترکمنستان و قراقوم و یا عراق کشیده شده و یا در سواحل دریای خزر و خلیج فارس و دریای عمان جلگههایی میسازند که به تدریج پست میشوند. قسمت مرکزی ایران از زمینهای مرتفع تشکیل شده که برخی بخشهای آن ساختمانهای درهم و مخلوط دارند. در این بخشها بریدگیها و شکستهایی وجود دارد که شنزارها و نمکزارهای بزرگ در بطن آنها تکوین یافته است. این شنزارها، بنام دشت لوت و کویر نمک نامیده میشوند. رشتهکوههای حاشیهی فلات ایران، مرتفع هستند و بلندی آنها اغلب از ۴۰۰۰متر تجاوز میکند و بلندترین آنها نیز در شمال و جنوبغربی قرار دارد. لیکن بعضی از کوههای مرکزی ایران، بیشتر از ۳۰۰۰متر ارتفاع دارند. رشته کوه البرز با قلهی آتشفشانی دماوند (۵۶۷۸ متر) بلندترین نقطهی فلات ایران استکه از برآمدگی ارمنستان در شمال غرب ایران بهسمت شرق کشیده شده و بخش کوهستانی شمال ایران را شکل میدهد. درحالیکه در جنوب و جنوب غربی رشتههایی بهموازات خلیج فارس بنام مکران و پشتکوه و زاگرس مستقر است. در شمال غرب کشور هم رشته کوههای آذربایجان و کردستان با قلههای آتشفشانی سبلان (۴۸۲۱متر) و سهند (۳۷۲۲متر) و غیره واقع شدهاند که دریاچه یا گودال آبی ارومیه را احاطه کردهاند. شرق ایران نیز تا حدی متعارض است و مرتفعاتی بنام قائن و پلنگان از کوههای افغانستان منشعب شده و به جنوبشرق ایران نفوذ کرده و مرتفعات آتشفشانی مرزی را بهوجود آورده که بخش شزقی این مرتفعات تا پاکستان امتداد پیدا میکند و در آنها قلههای مخروطی آتشفشانی تفتان (۴۰۴۲ متر) و کوه بزمان (۳۸۴۹متر) بزمان هم مشخص هستند. طرحی از سیمای ناهمواریها و مورفولوژی ایران که مذکور افتاد، نتیجهی تأثیر عواملی بهشمار میآیند که میتوان این عوامل را در رابطه با تکامل زمین ساختی و آب و هوای دوران چهارم خلاصه کرد. قبل از ورود به بحث درمورد زمین ساخت ایران ضرورت دارد که این منطقه را از دیدگاه زمینساخت جهانی (Geotectonic) بررسی کرد. منبع: وبلاگ ژئومورفولوژي ايران http://irgeog.persianblog.ir _________________ توانا بود هركه دانا بود |
دوشنبه 09 نوامبر, 2015 11:05 am |
![]() |
![]() |
|
عضو: یکشنبه 13 جولای, 2008 2:07 pm پست ها: 30 ![]() |
روند تکامل زمینساختی ایران
الف- ایران از دیدگاه زمینساخت جهانی (Geotectonic) در سراسر کرهی زمین چند کمربند چینخورده (Folded belt) وجود دارد که یکی از مهمترین آنها بنام کمربند مدیترانه- هیمالیا- اندونزی است. کشور ایران در بخش میانی این کمربند بین آلپ- هیمالیا جای گزیده است. اهمیت این کمربند زمینساختی در این است که از اقیانوس اطلس تا اقیانوس آرام یا کبیر کشیده شده و پلاتفرم (Platform) دو گروه شمالی (اوراسیا: Eurasia) و جنوبی گندوانا را از یکدیگر جدا میکند. دربارهی بهوجود آمدن این کمربند گفتههای زیادی بیان شده ولی از بین نظریههای متفاوت دونظریهی مهم قابل توجه است که یکی بر اساس زمین ناودیس (Geosyncline) است و دیگری نظریهی جدید زمینساخت پهنهای (Geotectonic) است نامیده میشود. نظریهی زمین ناودیس (Geosyncline) بر اساس این نظریه در محل کنونی کمربند یعنی در بین آلپ و هیمالیا زمین ناودیس وجود داشته است که آن را تتیس (Tethys) نامیدهاند. شکل کنونی و موقعیت جغرافیایی کمربند چینخورده به وسیلهی چینخوردگی آلپی بهوجود آمده است. بهاصطلاح دیگر مهمترین حادثهی زمینساختی این کمربند مربوط به فازهای کوهزایی آلپی میباشد که جنبشهای زمینساختی دورانهای دوم و سوم را در برمیگیرد. پیسنگ Basement کمربند تتیس در بیشتر جاها بهوسیلهی چینخوردگی بایکالی Baikalian ساخته و پرداخته شده است ولی در برخی از قسمتهای آن بهویژه در جنوب اروپا و شمال افریقا، پیسنگ کمربند بهوسیلهی چینخوردگی هرسی نین Hercynian پیریزی شده است. چینخوردگی کالدونی (Caldonian) یکی از رخدادهای زمینساختی دوران اول در زیرسازی کمربند چینخورده اثر مهمی نداشته است. در سرگذشت تکامل پوستهی زمین (Crust) نقش این کمربند بسیار اساسی بوده و از 1400 میلیون سال پیش تاکنون همیشه بهصورت یک کمربند پرتکاپو (Mobile) سبب رخدادهای زمینساختی بوده است. پایهریزی این کمربند از زمانهای خیلی دور صورت گرفته است و با توجه به مرحلهی دوم از چهار مرحله تکامل پوستهی زمین که در سال 1972 توسط (V.E.Khain) خایین عنوان شده نتیجه میشود که ایران در روزگار 1.4 میلیارد سال پیش بخشی از تنها قارهی آن زمان یعنی قارهی مگاژآ (Megagea) بوده که رخدادهای زمینساختی آن بیشتر از نوع دگرگونی و ماگمایی (Magmatism) بوده است. این قاره در سالهای بین 1.4 تا 2 میلیارد سال پیش وجود داشته است و روی آن قسمتهای پایدارتر یعنی پلاتفرمها و همچنین کمربندهای زمین ناودیس وجود داشته است. در بین سالهای 1.4 تا 0.8 میلیارد سال پیش جداشدن و تقسیم این تنها قاره اتخاذ شده که نتیجهی آن تشکیل دو ابرقاره Supercontinent بنام اوراسیا و گندوانا بوده است. زمین ناودیس تتیس در این قسمت از کرهی زمین یعنی مدیترانه و خاورمیانه دو ابرقارهی یاد شده را از یکدیگر جدا میکرده است. باید دانست که ویژگیهای زمینناودیس تتیس در سراسر ناحیهی ذکر شده یکسان نبوده بلکه اندازه ی فرونشستگی آن و پراکندگی هستهی مقاوم آن متفاوت بوده است. دربارهی سرگذشت زمینشناسی ایران مدتها این نظریه مطرح بوده که زمین ناودیس البرز در شمال و زمین ناودیس زاگرس در جنوب بهوسیلهی یک قسمت نیمهپایدار در مرکز از یکدیگر جدا بودهاند که آن را تودهی میانی یا Median mass میگفتهاند و بهوسیلهی پوشش نازکی از رسوبات دوران اول و دوران دوم پوشیده بوده است. منشاء و اساس این فرضیه بیشتر استنباط شخصی زمینشناسان بوده که مدت محدودی در یک منطقهی معینی از ایران مطالعاتی نموده و اساس فرضیهی ساختمانی ایران را به شرح بالا پایهگذاری نمودهاند. از جمله اشتال Stall در سال 1911 ضمن مسافرت به مرکز ایران سنگهای دگرگونی شدیدی را در مسیر خود مشاهده کرده و آنها را مربوط به آرکئن Archean یعنی تشکیلات قدیمیتر از کامبرین فرض نمود. بنابه استدلال نامبرده و بر اساس مشاهدات فوق، مرکز ایران از سپر کوچکی تشکیل شده است. لیکن مطالعات بعدی نشان داد که قسمتی از این سنگها برخلاف تصور Stall از رسوبات دگرگون شدهی ژوراسیک تشکیل شده است که در اثر کوهزایی آلپی بهشدت دگرگون شدهاند و مشاهدات بعدی نشان داد که مرکز ایران در بعضی قسمتها حتی در دوران سوم حالت پر تحرکی داشته است. در سال 1329 شمسی مطالعات وسیعی در سطح کشور بهوسیلهی زمینشناسان شرکت ملی تفت ایران شروع شد و در نتیجه اطلاعات جدیدی از زمینشناسی سرزمین ناشناختهی ایران بهدست آمد و بحث نوینی در زمینشناسی کشور آغاز گردید. با شروع فعالیت سازمان زمینشناسی کشور در سال 1340 مطالعات سیستماتیک پیوسته ادامه داشته و این بررسیها منجر به کشف حقایق اساسی در زمینشناسی ایران شد که نتایج آن بهشرح زیر خلاصه میگردد: 1- وضع چینهای و ساختمانی البرز شباهت زیادی با ایران مرکزی داشته بهطوریکه بیشتر واحدهای تشکیلات مربوط به دوران اول و دوران دوم و دوران سوم در رشته کوههای البرز و قسمت وسیعی از ایران مرکزی و در بسیاری موارد رشته کوههای زاگرس دارای رخسارهی یکسان میباشند. 2- در طول دوران اول در بالای پرهکامبرین یعنی اینفراکامبرین Infracamberiean وضع آرام تکتونیکی در ایران حکمفرما بوده است. بهطوریکه بجز چند حرکت خشکیزایی Epirogenic هیچ نوع آثاری از حرکات کوهزایی شدید مشاهده نشده است و در تمام این مدت حالت پلاتفرم در سرتاسر ایران حکمفرما بوده است. 3- قسمت اعظم ایران در طول دوران دوم و سوم تحت تأثیر فازهای مختلف کوهزایی نوع آلپاین قرار گرفته و وضع پلتفرم ایران در اواخر تریاس در قسمتهایی بههم خورده و از جمله حوضهی رسوبگذاری ژئوسنکلینالی قسمت چینخوردهی زاگرس از قسمتهای دیگر ایران تفکیک شده است. در صورتیکه البرز وایران مرکزی وضع پر تحرکی از نظر تکتونیکی در طول دوران دوم و سوم داشته و حوضههای رسوبی قارهای و اپیکنتینانتال در آن بهوجود آمده است و حوضههای رسوبی دریای عمیق در این قسمت محدود به نواحی معینی است که گرابنهای عمیقی را در اواخر دوران دوم تشکیل میدادهاند. 4- رشته کوههای ایران از حرکات کوهزایی فازهای مختلف آلپی بهوجود آمده است و جهت اصلی ساختمانی آنها تحت تأثیر ساختهای پرهکامبرین قرار گرفته است. 5- سپر ثابت Median mass واقعی در ایران وجود ندارد ولی بلوکهای مقاوم قابل تشخیص زیاد بوده که هر کدام در زمانهای متفاوتی مقاوم گشته و تحت تأثیر عوامل کوهزایی بعدی قرار نگرفتهاند، از جمله بلوک لوت در برابر رخدادهای آلپی پایداری از خود نشان داده است. منبع: وبلاگ ژئومورفولوژي ايران http://irgeog.persianblog.ir _________________ توانا بود هركه دانا بود |
دوشنبه 09 نوامبر, 2015 1:04 pm |
![]() |
![]() |
|
عضو: یکشنبه 13 جولای, 2008 2:07 pm پست ها: 30 ![]() |
فرضیهی زمینساخت پهنهای (Plate tectonic) بسیاری از پژوهندگان زمینشناسی وژئوفیزیک با توجه به موضوع گسترش کف اقیانوسها فرضیهای عنوان کردهاند که آن را تکتونیک پهنهای مینامند. در سالهای اخیر شاید بهعلت جالب بودن و تازگی موضوع بسیاری از زمینشناسان بدان گرایش داشتهاند و برخی از آنان کوشش کردهاند آنرا برای توجیه زمینشناسی ایران نیز بکار گیرند. شتابزدگی گروهی از آنان و ناآگاهی برخی دیگر بهویژه نویسندگان خارجی به زمینشناسی ایران موجب شده است که گفتهها و نوشتههایشان نارسا و حتی نادرست تهیه شود و این موضوع تا اندازهی به دشواری کار و پیچیدگی آن کمک کرده است. نکاتی از مسائل زمینشناسی ایران که موجب شده زمینشناسان به جستجوی محل برخورد پهنههای تکتونیکی و لبهی قارهها بپردازند عبارت است از: 1- سنگهای دوران دوم Mezosoique و دوران سوم که در کوههای زاگرس گسترش زیاد دارند با سنگهای همزمان در سایر جاهای ایران تفاوت رخسارهی مهمی دارند و سرگذشت زمینساختی آنها نیز خیلی متفاوت است. بنابراین اندیشهی اینکه ممکن است زاگرس از دیگر قسمتهای ایران جدا بوده و بعد بههم رسیدهاند نیرو گرفته است. 2- مرز جداکنندهی زاگرس با ویژگیهای چینهشناسی و زمینساختی خود و دیگر قسمتهای ایران تقریباً خط راست و شناخته شدهای است که راندگی Thrust زاگرس نام دارد. بنابراین، این خط ممکن است همان باشد که در جستجوی آن هستند و در طول آن عمل برخورد پهنهها انجام گرفته است. 3- در طول این مرز جداکننده Outcrop برونزدهایی از سنگهای بازیک و اولترابازیک و رادیولاریت دیده میشود که امکان دارد محل گودالهای طویل اقیانوسی Oceanic trenchبوده باشد، چرا که این گودالها برای فرورفتن لبهی یک پهنه به زیرپهنهی دیگر Subduction لازم است. 4- گسترش سری سنگهای آتشفشانی که در فاصلهی 100 تا 150 کیلومتری مرز جداکنندهی زاگرس دیده میشود ممکن است همان زون Zone زمینلرزه و فعالیت آتشفشانی Beieff zone باشد. با توجه به چهار موضوع یاد شده چنین تصور شده که زاگرس و بقیهی ایران بهطور کلی از یکدیگر جدا بودهاند و بین آنها اقیانوس تتیس واقع بوده است و با این ترتیب تغییر رخسارهها میتواند یک موضوع طبیعی باشد. ناحیهی زاگرس در حقیقت بخش کنارهای افریقا- عربستان را تشکیل میداده که بهطرف شمال در حرکت بوده و با این حرکت بهتدریج از پهنای اقیانوس تتیس کاسته میشده است. در اقیانوس تتیس و نزدیک به ابرقارهی اوراسیا یک درازگودال بهوجود آمده که محل فرورفتن صفحهی افریقا-عربستان بوده است و سنگهای بازیک تا اولترابازیک و رادیولاریت و رسوبهای همراه که بهنام آمیزهی رنگین (Coloured Melange) معرفی شدهاند درحقیقت مربوط به این درازگودال بودهاند. در اواخر دورهی کرتاسه دو ابرقاره به یکدیگر رسیده و کمکم بههم جوش خوردهاند و در حال حاضر مرز شمالی زاگرس همان خط بههم پیوستن دو ابرقاره میباشد. بلوک لوت را نیز همانند یک خرده قاره Microcontinent تصور نمودهاند که در درازگودال یادشده واقع بوده است. این فرضیه بهطور کلی خیلی نارسا و با واقعیت زمینشناسی ایران ناسازگار است چرا که دو موضوع بسیار مهم نادیده گرفته شده است: 1- یکسان بودن رخسارههای مربوط به اواخر پرکامبرین- اردویسین در سراسر ایران و بخش بزرگی از جنوب غربی و غرب آسیا. 2- چگونگی پیاپی آمدن رخدادها و زمان آنها. در زیر هر دو موضوع را با هم مورد توجه قرار میدهیم: بر روی سطح فرسایشی حاصل از چینخوردگی زاگرس و بقیهی قسمتهای ایران رسوبهای همانندی تشکیل شده است که با نام پوشش پلاتفرم معرفی میشوند. در این چرخهی رسوبی جدید، سنگهای تبخیری نیز تشکیل میشده که دارای حوضهی رسوبی ویژهای بودهاند. این رسوبهای تخریبی در مشرق عربستان و در زاگرس (گنبدهای نمکی) گسترش زیاد داشتهاند و در شمال کرمان و شمالغربی یزد و همچنین در شمال سمنان نیز شناخته شدهاند. سن همهی این رسوبها به اواخر پرهکامبرین پسین نسبت داده شده است. بههرحال این رخسارهی تبخیری و وجود آن در عربستان، زاگرس و ایران مرکزی و همچنین Salt range پاکستان نشانهی آن است که این قسمت در اواخر پرهکامبرین با یکدیگر در ارتباط نزدیکی بودهاند. یکی دیگر از دلایلی که ثابت میکند ایران با عربستان، جنوب ترکیه و سالت رنج پاکستان در دورهی کامبرین بهیکدیگر پیوسته بودهاند وجود رسوبهای ماسهسنگی قرمز رنگی است که آنها را در ایران بهنام تشکیلات لالون میشناسیم و در عربستان بهنام ماسهسنگهای ساق Seag معروفاند. علاوه براین سنگهای همزمان و با همین رخساره در ترکیه بهنام سازند سادان Sadan در پاکستان بهنام ماسهسنگ کهوره Khewera و در اردن بهنام ماسهسنگهای قویره Qweira بهخوبی شناخته شدهاند. بنابر این میتوان نتیجه گرفت که دورهی کامبرین پیشین نیز تمام این قسمتها بهیکدیگر پیوسته بودهاند و اگر عربستان و سالت رنج را نیز جزو ابرقارهی گندوانا بهشمار آوریم، تمام ایران و قسمتهایی از ترکیه و همچنین اردن نیز متعلق به این قاره بودهاند و خط بههم رسیدن دو ابرقاره را بایستی در جای دیگر جستجو کرد. البته این موضوع بهوسیلهی دلیلهای فسیلشناسی نیز نیرومندتر میشود. چرا که برخی از بیمهرگان کامبرین پیشین که در ایران یافت شدهاند خیلی نزدیکتر و همانند با فسیلهایی هستند که در ابرقارهی گندوانا یافت شدهاند و نه در ابرقارهی اوراسیا. با توجه به همین دو موضوع میتوان پذیرفت که فرضیهی جدا بودن زاگرس از دیگر قسمتهای ایران فرضی بیش نیست و سنگهای کامبرین میانی و زیرین و حتی اوردویسین نیز که در کوههای شمال زاگرس یافت شدهاند شباهت بسیار زیادی با بقیهی قسمتهای ایران دارند و بنابراین جدایی موهوم در تمام دورهی کامبرین و اردویسین نیز مطرح بوده است. سنگهای آهکی پرمین که در زاگرس گسترش زیادی دارند خیلی شبیه سنگهای آهکی در قسمتی از ایران مرکزی، البرز و آذربایجان میباشند و این موضوع نیز میتواند در مورد پیوسته بودن زاگرس، قسمتهای دیگر ایران در دورهی پرمین دلیل مناسبی باشد. موضوع دیگر نادیده گرفتن چگونگی پیاپی بودن رخدادها است. چنانچه بپذیریم که بههم رسیدن در صفحهی زمینساختی شمال و جنوب در اواخر دورهی کرتاسه انجام شده است میبایست بیشتر سنگهای بازیک و اولترابازیک و رادیولاریتها نیز در همین زمان در کنار سنگهای رسوبی دیگر قرار گرفته باشند و حال آنکه سن سنگهای رسوبی این مجموعه در عمان و نیریز قدیمیتر از ناحیهی باختران (کرمانشاه) میباشد و در اینصورت لازم است برخورد دولبه در قسمتهای جنوبشرقی زاگرس زودتر عملی شده باشد. این موضوع لازم است اثر زمینساختی و حتی چینهشناسی نیرومندتری را در ناحیهی جنوبشرقی نسبت به ناحیهی باختران بهوجود آورده باشد. (مانند چینخوردگی در رخدادهای خشکیزایی) ولی میدانیم که چنین تفاوتها تاکنون شناخته نشده است و بهعلاوه گروهی از زمینشناسان عقیده دارند که دو ابرقاره هنوز در دریای عمان بهیکدیگر نرسیدهاند و اقیانوس تتیس همچنان وجود دارد (بهصورت دریای عمان و دریای عربستان و...) منبع: وبلاگ ژئومورفولوژي ايران http://irgeog.persianblog.ir _________________ توانا بود هركه دانا بود |
دوشنبه 09 نوامبر, 2015 1:07 pm |
![]() |
![]() |
|
عضو: یکشنبه 13 جولای, 2008 2:07 pm پست ها: 30 ![]() |
وضع ساختمانی ایران در دورههای مختلف زمینشناسی پیسنگ پرهکامبرینPrecamberian basement در مناطقی از ایران مرکزی دلایل کافی برای وجود حرکات کوهزایی Assyntic وجود دارد، برای مثال میتوان دگرشیبی بین رسوبات اینفراکامبرین را در ناحیهی کرمان دلیلی بر وجود حرکات کوهزایی Assyntic دانست و همچنین در ناحیهی بافق یزد یکسری رسوبات پرهکامبرین دگرگون شده بهوسیلهی تشکیلات اینفراکامبرین غیردگرگون پوشیده شده است. بنابراین دگرگونی حاصله در پرهکامبرین نشانهی حرکات شدید تکتونیکی در آن زمان بهشمار میآید. در البرز مرکزی و در آذربایجان نیز دگرشیبی مشخصی بین تشکیلات اینفراکامبرین و پرهکامبرین وجود ندارد ولی مرز این دو کاملاً مشخص بوده و با تغییر سریع رخسارهی رسوبات همراه است و میتوان این مرز را Trangsressive و بهصورت دگرشیبی تصور نمود ولی نفوذ گرانیت دوران Doran در تشکیلات پرهکامبرین که قبل از رسوبگذاری تشکیلات بایندر اتفاق افتاده فعالیتهای تکتونیکی Assyntic را در این قسمت از ایران تأیید مینماید. وضع ساختمانی ایران در دوران اول در طول اینفراکامبرین تا اواسط تریاس یک نوع آرامش تکتونیکی در ایران حکمفرما بوده است که رسوبات Epicontinental و قارهای و کولابی در یک محیط پلتفرمی رسوب نمودهاند ولی فعالیت ماگماتیزم منحصراً مربوط به خروج مواد آتشفشانی در اینفراکامبرین که بیشتر از نوع آسیدی است و دایکهای بازیک در اوایل دوران اول و مقداری گدازههای بازالتی مربوط به دونین و پرمین بالا میباشد. ولی دلایل مبنی بر وجود تودههای نفوذی وجود ندارد. رسوبات اینفراکامبرین و دوران اول 3 تا 4 هزار متر ضخامت داشته و با چندین نبود رسوبی همراه است. فقط در ناحیهی شیرگشت (شمال طبس) ضخامت این رسوبات به 7 هزارمتر بالغ میگردد که کاملترین مقطع رسوبی دوران اول در خاورمیانه میباشد. این رسوبات احتمالاً در یک گرابن مربوط به پرهکامبرین انباشته شده است. حرکات خشکیزایی Epirogenic دوران اول نبود چینهای و همچنین تغییرات زیاد در ضخامت تشکیلات رسوبی ناشی از حرکات خشکیزایی در دوران اول میباشد که با چندین پسروی و پیشروی دریا همراه بوده است ولی دلایل کافی برای ثبوت حرکات کوهزایی تا بهحال بهدست نیامده است. حرکات خشکیزایی دوران اول با فازهای کوهزایی اوراسیا در طول دوران اول یعنی کالدونین و هرسینین مطابقت دارد. مهمترین حرکت خشکیزایی قبل از دونین میانی بهوقع پیوسته است که نبود چینهشناسی آن در ناحیهی طبس و البرز شرقی ناچیز بوده ولی در البرز مرکزی نبود چینهای در رسوبات قسمتی از دونین و سیلورین مشاهده میشود. در جنوب آذربایجان نبود چینهای فاصلهی زمانی بیشتری را شامل میشود بهطوریکه علاوه بر رسوبات سیلورین و دونین آثاری از کربونیفر نیز مشاهده نشده است. در شمالغرب ارومیه و همچنین در جنوب غرب مهاباد دگرشیبی زاویهای محسوس در پایین پرمین مشاهده شده که تنها دلیل این دگرشیبی تأثیر حرکات کوهزایی دوران اول در ایران میباشد که این حرکات را بهاحتمال میتوان به هرسینین مربوط دانست. وضع ساختمانی ایران در دوران دوم و سوم دوران دوم برخلاف دوران اول، وضع تکتونیکی خاصی را در ایران داشته است. اولین حرکات کوهزایی در اواخر تریاس بهوقوع پیوسته که با حرکات کوهزایی همزمان بوده است. بهطوریکه در اواخر تریاس پلتفرم ایران به سه قسمت تقسیم گشته است. یکی از بزرگترین پدیدههایی که در این دوره بهوجود آمده پیدایش ژئوسنکلینال زاگرس است که این ژئوسنکلینال از رسوبات دریایی پرمین تا اواخر دوران دوم انباشته شده است. که یکی از بزرگترین میدانهای نفتی دنیا مربوط به این رسوبات وحوضهی رسوبی آن میباشد. وضع تکتونیکی زاگرس در دورانهای دوم و سوم رسوباتی که در این حوضهی رسوبی ایجاد شدهاند فقط در اواخر دوران سوم دراثر فازهای جوان جنبشهای کوهزایی آلپی چین خوردهاند، این حرکات کوهزایی ابتدا در پلیوسن بهوقوع پیوسته است. مطالعات اخیر در قسمت روراندگی زاگرس ثابت نموده است که هنوز این حرکات تا به امروز ادامه دارد. محور اصلی چینخوردگی زاگرس شمالغربی و جونوبشرقی است و درست موازی با قسمت روراندهی زاگرس میباشد. وضع ساختمانی شمالشرق و روراندگی زاگرس (ایران مرکزی والبرز) 1- حرکات کوهزایی Raetic- Liassic همزمان با ایجاد حوضهی رسوبی ژئوسنکلینالی در جنوبغرب، قسمتهای دیگر ایران از جمله ایران مرکزی و البرز محیط رسوبگذاری قارهای فعال در دورهی تریاس بالا و ژوراسیک پایین را تشکیل میداده است، این رسوبات ندرتاً با رسوبات دریایی توأم میباشد. در ایران مرکزی دگر شیبی واضحی بین این رسوبات وتشکیلات قدیمی وجود دارد که خود وجود فعالیت تکتونیکی را قبل از تشکیل این رسوبات ثابت مینماید. بهطور کلی این فعالیت در قسمتهایی از ایران مرکزی همراه با کوهزایی و در سایر نقاط با ایجاد گسلها و گرابنهای متعددی توأم بوده است. لیکن چینخوردگی شدیدی را موجب نگشته است. 2- وضع ساختمانی ایران مرکزی و البرز در ژوراسیک- در ژوراسیک میانی و بالایی حوضههای رسوبی متفاوتی ایجاد شده بهطوریکه در بعضی نقاط کاملاً دریایی است و همزمان با آن حوضههای رسوبی قارهای و کولابی در نقاط دیگر بهوجود آمده است. این امر موجب تنوعی در رخسارهی رسوبات شده است. 3- پدیدههای کوهزایی اوایل کرتاسه- شدیدترین حرکت کوهزایی آلپ در اوایل کرتاسه بهوقوع پیوسته بهطوریکه رسوبات کرتاسهی پایین با یک دگر شیبی بارزی روی تشکیلات قدیمی مختلف قرار گرفته است. مطالعات اخیر نشان داده است که فشارهای تکتونیکی در کرتاسه موجب شده که در بعضی نقاط ایران منجمله همدان و اطراف زاهدان تودههای نفوذی گرانیتی تشکیل گردد. فعالیت ولکانیکی اوایل دوران سوم و حرکات کوهزایی اولیگوسن در اوایل ائوسن فعالیت وسیع ولکانیکی در قسمت بیشتر ایران وجود داشته است بهطوریکه تشکیلات ائوسن ایران مرکزی و بلوک لوت- البرز مرکزی و آذربایجان را بهطور عمده سنگهای آتشفشانی تشکیل دادهاند. نتیجهی این فعالیتها منجر به تشکیل توفهای ضخیم، پالادهای جریانی بوده است. سنگهای آتشفشانی تشکیل شده در اوایل دوران سوم با نفوذ تودههای گرانیتی همراه بوده است. این وضع ناآرام تکتونیکی در اولیگوسن منجر به یک حرکت کوهزایی شدیدی گردیده که سبب پسروی کامل دریا از تمام قسمتهای البرز و ایران مرکزی شده است. در نتیجه دگرشیبی زاویهای بین رسوبات قدیمیتر را با اولیگومیوسن بهوجود آورده است. حرکات مذکور سرآغاز شکلپذیری کوههای ایران مرکزی بوده و حوضههای رسوبی مختلفی را از هم تفکیک نموده است. حرکات کوهزایی میو- پلیوسن در اثر عوامل ناشی از کوهزایی قبلی قسمتهایی از ایران بهصورت مقاوم درآمده بهطوریکه رسوبات بعد از اولیگوسن تحت تأثیر حرکات بعدی قرار نگرفته است. لیکن در منطقهی چینخوردهی زاگرس و کوپت داغ که در فازهای قبلی وضع ناآرام داشتهاند حرکات بسیار شدیدتر بوده است. خیراً با تئوریهای جدید Plate-Tectonic علت این حرکات کوهزایی را مخصوصاً در منطقهی زاگرس مربوط به جدایی دریای سرخ تصور نمودهاند بهطوریکه در اثر جدایی دریای سرخ که از میوسن آغاز شده سپر ثابت عربی بهطرف شمال غرب حرکت نموده و سبب چینخوردگی منطقهی زاگرس گردیده است و چون جدایی دریای سرخ هنوز ادامه دارد درنتیجهی روراندگی زاگرس را در ارتباط مستقیم با آن فرض نمودهاند. حرکات تکتونیکی جوان رسوبات پلیوسن، خود نیز در پلیوستسن کم و بیش چینخورده و وجود یک فاز جوان کوهزایی را ثابت مینماید. بهطور کلی وضع ناآرام تکتونیکی تابهحال ادامه داشته و مظاهر این تکتونیک جوان بهصورتهای مختلف بهشرح زیر میباشد: الف- فعالیتهای ولکانیکی جوان- این فعالیتها بهطور عمده با خروج مواد آتشفشانی از نوع بازی نظیر بازالت و آندزیت و تراکیت و بهندرت با ترکیب اسیدی در بسیاری از نقاط ایران مرکزی و البرز مشاهده گردیده است. با آنکه آغاز این فعالیتها دقیقاً معلوم نشده ولی بهفرض آنکه از اواخر دوران سوم شروع شده باشد لیکن فعالیت عمدهی آن مربوط به دوران چهارم میباشد. حتی بعضی از آنها کاملاً خاموش نشده و هنوز خروج گازهای گوگردی ادامه دارد. (آتشفشان تفتان) تعداد مواد خروجی جوان در زون ارومیه- سیرجان بیشمار است و همچنین در اطراف بلوک لوت جریانهای بازالتی منطقهی وسیعی را پوشانیده است. مهمترین آنها عبارتند از: آتشفشان دماوند واقع در البرز مرکزی که اغلب تراسهای دوران چهارم اطراف خود را از حالت افقی خارج ساخته است. سهند و سبلان نیز در آذربایجان تا اندازهای مشابه دماوند هستند و قبل از شروع فعالیت اصلی توفهای سبز رنگ همراه با رسوبات دریاچهای در پلیوسن تشکیل گردیده و اگر این توفها را با ...های اولیهی آن ارتباط دهیم در آنصورت آغاز فعالیت آتشفشانی این دو تا اندازهای قدیمیتر از دماوند خواهد بود. آتشفشان تفتان نیز که در شرق بلوچستان واقع شده نه تنها ترکیب سنگهای آن اسیدیتر از آتشفشانهای قبلی است بلکه تنها آتشفشان نیمهخاموش ایران بهشمار میرود که در مرحلهی سولفاتاری است و هنوز از دهانهی آن ابرهای سوزان خارج میگردد. علاوه بر فعالیتهای آتشفشانی جوان در رشته کوههای کوهرود واقع در جنوب کاشان تودهی گرانیتی و گرانودیوریتی جوان نیز گزارش شده است. از جمله پدیدههای تکتونیکی جوان ایران تجدید فعالیت بعضی از گسلهای بزرگ در دوران چهارم میباشد که طول برخی از آنها از هزار کیلومتر تجاوز مینماید. آثار جابهجایی آنها نه تنها در بعضی از زلزلههای اخیر ثبت گردیده بلکه در رسوبات آبرفتی بسیار جوان نیز مشهود است. این گسلهای فعال بهشرح زیر میباشند: 1- گسل شاهرود: که از دامغان و شاهرود عبور نموده و امتداد آن از شمال تهران میگذرد. 2- گسل درونه: این گسل تقریباً 650 کیلومتر طول دارد. از جنوب تربت حیدریه و شمال کاشمر با جهت شرقی و غربی عبور نموده و در کویر مرکزی ایران به گسل نایین متصل می گردد. 3- گسل نایین: این گسل با جهت شمالغربی- جنوبشرقی از کویر مرکزی ایران و از شرق نایین عبور کرده و امتداد آن تا اطراف شهر بابک قابل تعقیب است. 4- گسل نایبند: که دارای جهت شمالی- جنوبی است و از غرب بلوک لوت و دامنهی شرقی کوههای شرق ایران عبور مینماید. 5- گسل شمال تبریز: که از دامنهی شمالی کوههای میشو و مورو عبور کرده و بهاحتمال زیاد به گسل معروف و فعال آناطولی ترکیه مربوط میشود. 6- گسل اصلی روراندگی زاگرس: که از شمال بندرعباس در طول یک خط مستقیم شمالغرب- جنوبشرق در قسمت جنوب بانه وارد مرز عراق شده و بعداً به گسل جنوب ترکیه واقع در کوههای توروس میپیوندد. علاوه بر آن گسل دیگری در فاصلهی کمی از آن بهموازات این گسل کشیده شده است. 7- گسل شمال- جنوبشرق ایران: این گسل از حد شرقی بلوک لوت گذشته و در جنوب بیرجند جهت آن شرقی- غربی شده و به چند شاخه منشعب میگردد. منبع: وبلاگ ژئومورفولوژي ايران http://irgeog.persianblog.ir/ _________________ توانا بود هركه دانا بود |
دوشنبه 09 نوامبر, 2015 1:12 pm |
![]() |
![]() |
|
![]() |
صفحه 3 از 7 |
[ 32 پست ] | برو به صفحه قبلی 1, 2, 3, 4, 5, 6, 7 بعدی |
همه زمانها به صورت UTC + 3:30 hours تنظیم شده. |
افراد آنلاین |
کاربران حاضر در این تالار: - و 4 مهمان |
شما نمی توانید در این تالار موضوع جدید باز کنید شما نمی توانید در این تالار به موضوع ها پاسخ دهید شما نمی توانید در این تالار پست های خود را ویرایش کنید شما نمی توانید در این تالار پست های خود را حذف کنید شما نمی توانید در این تالار ضمیمه ارسال کنید |